جدول جو
جدول جو

معنی درمان کردن - جستجوی لغت در جدول جو

درمان کردن
مداوا کردن، معالجه
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
درمان کردن
Cure, Heal, Remedy, Treat
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
درمان کردن
лечить , исцелять , исправлять
دیکشنری فارسی به روسی
درمان کردن
heilen, beheben, behandeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
درمان کردن
лікувати , лікувати , лікувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
درمان کردن
leczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
درمان کردن
治疗 , 治愈 , 补救
دیکشنری فارسی به چینی
درمان کردن
curar, remediar, tratar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
درمان کردن
curare, guarire, rimediare, trattare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
درمان کردن
curar, sanar, remediar, tratar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
درمان کردن
guérir, remédier, traiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
درمان کردن
genezen, verhelpen, behandelen
دیکشنری فارسی به هلندی
درمان کردن
รักษา , เยียวยา , รักษา
دیکشنری فارسی به تایلندی
درمان کردن
menyembuhkan, mengobati
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
درمان کردن
عالج , يشفي , يعالج
دیکشنری فارسی به عربی
درمان کردن
इलाज करना , उपचार करना , उपचार करना
دیکشنری فارسی به هندی
درمان کردن
לרפא , לרפא , לרפא , לטפל
دیکشنری فارسی به عبری
درمان کردن
治療する , 治す , 修復する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
درمان کردن
치료하다 , 치유하다 , 치료하다
دیکشنری فارسی به کره ای
درمان کردن
tedavi etmek, iyileştirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
درمان کردن
kuponya, kutibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
درمان کردن
চিকিৎসা করা , চিকিৎসা করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
درمان کردن
علاج کرنا , علاج کرنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرمان کردن
تصویر فرمان کردن
اجرای فرمان کردن اطاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرمان کردن
تصویر فرمان کردن
((~. کَ دَ))
اطاعت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارزان کردن
تصویر ارزان کردن
کم بها کردن قیمت کایی را پایین آوردن و مناسب ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بریان کردن
تصویر بریان کردن
تف دادن کباب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درواخ کردن
تصویر درواخ کردن
استواری دادن تثبیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمال کردن
تصویر برمال کردن
گریختن برمال زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان کردن
تصویر دندان کردن
اعراض کردن، مضایقه نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داماد کردن
تصویر داماد کردن
زن گرفتن و جشن عروسی برای پسری بپا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیمان کردن
تصویر پیمان کردن
عهد بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قربان کردن
تصویر قربان کردن
ذبح کردن حیوانی حلال گوشت مانند گاو یا گوسفند و شتر در راه خدا و صدقه دادن گوشت آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیمان کردن
تصویر پیمان کردن
عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرماء کردن
تصویر غرماء کردن
پخش کردن میان وامخواهان
فرهنگ لغت هوشیار